Monday, December 8, 2008

من زیاد فکر می کنم ,قهوه هم دوست دارم ,اما میگن واسه قلب ضرر داره


تازگی ها بی ناموسی از در دیوار این مملکت بالا می ره آدم یهو حواسش میره پیش خار مادر و عزیزان خودش خلاصه سگ صاحبش رو نمی شناسه ,حالا نمیدونم ایراد از سگ یا ایراد از صاحب سگ
می گن توی کاخ سفید سیگار کشیدن ممنوع واسه همین آقای اوباما در حال ترک سیگار هستش ,بنده واقعا متاسف شدم که حقوق افراد دودی همه جا لگد مال میشه حتی تو نافه کاخ سفید
تازگی ها فهمیدم که همه چیز زود میگذره و "بزن بر طبل بی عاری که آن هم عالمی دارد" مصداق کامل جامع در حال گذار ماست... راستی ما کی از این "در حال گذار" می گذریم بالاخره, الله اعلم
آقا من همچنان شدیدا با برنامه های صدا و سیما تا دسته مخالفم و به نظرم نمونه بارز حماقت از نوع عام هستش
بنده همچنان با هرگونه چیز مجاز در این مملکت به شدید ترین نحو ممکن مخالفم وبرخورد میکنم و به نظرم ما هر مشکلی از جهت فرهنگی داریم از همین عناصر مجاز هستش
قویا اعتقاد دارم احساس آدم ها رو به هم محرم می کنه نه هیچ گونه از عنا صر رسمی یا مذهبی یا وابستگی مرامی
آقا من فکر میکنم که خاتمی اصلا مورد مناسبی برای کاندید اصلاح طلب ها شدن نیست ,فقط تنها حسنی که داره این که رد صلاحیت نمی شه
من فکر میکنم طرح تحول اقتصادی فقط به درد فاحشه خانه های دروازه غار می خوره و در ادامه "از کوزه همان برون طراود که در اوست" کاملا صدق میکنه با این نظر من
و اینکه آدم ها کلا دو دستن یا مثل منن یا که نیستن ,اونایی که مثل من نیستن حتما عامل صهیونیستن
بهتره آدم ها احسا سات خو بشون رو قربانی موقعیت ها نکنن ,چون موقعیت زیاد پیش میآ د اما احساسات خوب کم
سگ حیوان نجیبی است ,کبوتر زیباست

Thursday, October 9, 2008

مهر ماه - حس نستالژیک - و ما آدم می شویم

گاهی آدم ها طی یک روند عجیب تصمیم میگیرند حق به جانب باشند
گاهی آدم ها فراموش می کنند که آن قدرها هم که می گویند شریف نسیتند
گاهی آدم ها با پر رویی تمام حماقت میکنند
گاهی آدم ها به حماقت های خود افتخار می کنند
گاهی آدم ها سعی می کنند خود را از حضرت مسیح پاک تر معرفی می کنند
گاهی آدم ها تمام محصول ارزشمند خود را یک عمر بکارت می دانند
گاهی آدم ها میگویند : ما اهلش نیستیم
گاهی آدم ها یواشکی سیگار میکشند
گاهی آدم ها با احساس گناه بوسه می گیرند
گاهی آدم ها بدون احساس گناه همه کار می کنند
گاهی آدم ها روی دوست داشتن خود شک می کنند
گاهی آدم ها هر طور شده عاشق می شوند
گاهی آدم ها به غریزه بها می دهند
گاهی آدم ها هم آغوشی می کنند
گاهی آدم ها از آینده می ترسند
گاهی آدم ها با صراحت می گویند : من نیاز دارم
و گاهی آدم ها خود را همرنگ جماعت می کنند
اما چرا آدم ها هیچ وقت چیزی که می بینیم نیستند؟
سگ پیر سعی دارد جایی برای کز کردن پیدا کند

Friday, September 12, 2008

چبز های جدید , تعا ریف نو ,جمعه عصر ساعت پنج


دنیا دنیای عجیبی است
هیچ کس , هیچ موقع , از هیچ چیز , رضایت کامل نداره
همه چیز های خیلی خوب پشت سر هم اتفاق می افتن و بعد ما دوباره احساس میکنیم که خوشبخت نیستیم
عادت ها و پشت سر هم عادت ها
زندگی پشت سر هم پر شده از عادت های خوب و بد ما
مسواک زدن ,رفتن , آمدن ,حرف زدن ,سیگار نکشیدن , مشروب نخوردن ,مطالعات علمی کردن
دوستی ها ما را خفه می کنند
رفاقت ها باعث می شوند هر لحظه در ما یک حمله روانی ایجاد شود
ما به تازگی مفاهیم جدیدی از دوستی , معرفت , هوای هم را داشتن , و سر یک سفره غذا خوردن را فرا گرفتیم
و عشق همیشه در مراجعه است
وقتی عمیقا به این مفهوم پی می بریم که یک بار احساس کنیم که شاید عاشق باشیم
و پس از آن ما به خودمان قول شرف می دهیم که حدالمقدور عاشق نباشیم ,و عاشق نشویم و پسر عاقلی باشیم
و شاید گاهی هم سکس بکنیم
بله عزیزان , همه ما گاهی سکس می کنیم ,البته بعضی از ما گاهی سکس نمیکنیم
و ارضا می شویم , و برای چند ساعت راضی هستیم ,شدیدا احساس مردانه یا زنانه بودن می کنیم
و برای چند ساعت ممکن است سهوا و بدون در نظر گرفتن حاشیه عشق بورزیم
مثل سگ فاحشه کار میکنیم
واژه انتخاب شده در سطر بالا به مفهوم بسیار شدید بودن یک امر می باشد و مفهوم دیگری ندارد
ما می خوهیم خود مان را نشان دهیم , پس کار می کنیم , تا کسی شویم شاید
و در آخر باید اعلام کنیم که ما دوست داریم بر خلاف روند متعارف در دنیا باشیم
همیشه خوشبخت باشیم , همیشه عاشق باشیم ,همیشه سکس بکنیم و صادقانه دوست بداریم و مثل یک پسر با هدف کارمان را بکنیم
پس به این نتیجه میرسیم که ما جای تشکر و قدر دانی داریم
توله سگ کوچک به علت فرار سیدن ماه مبارک رمضان تا دم افطار لب به استخوانش نمیزند



Thursday, June 5, 2008

وقتی که کار از کارمان می گذرد


احساسات پاک ، هوای داغ ، یک روز عصر ساعت 7 اههههههه
یک عالمه کار ،مردن از بیکاری ، حاجی سیگار داری ؟ ، راستی امروز چند شنبه است ؟!
بوی غذای مانده ، تن های کرخت ، سر درد خفیف ، موبایل بدون مصرف
هوای آزاد ، باد داغ ، صدای ضبط ، جیب های قلمبه ، شاید آرامش
مقصر واقعی , مقصر ساختگی ، اول کار , آخر کار , نتیجه گیری
چیز های ابهام انگیز ، خاطرات نستالژیک ، گوز و شقیقه ، اههههههه
بغض ، آرزو ، غرور ، رضایت ، سر خوردگی ، مازوخیسم نا خودآگاه
همان آش و همان کاسه , یک فنجان چای ، دیوار رو به رو ، زلف به باد مده
تفکرات بسیار عمیق ، کشف آدم ها ، نتایج جدید ، تصمیمات انتزاعی
حافظه از دست رفته ، گیجی ، منگی ، سستی ، زندگی در خاطرات
تلاش برای زندگی جدید ، تغییر مسیر کلی در چند ثانیه ، مستراح ، خنده
ساندویچ ، شاید سیگار ، پیپ ، باز هم مثل همیشه دود و دود و دود
بلند آواز خواندن ، مستی ، زیر گریه زدن ، رهایی ، راحتی ، صدای ترکیدن بغض
وقتی که بچه بودم خوبی زنی بود که بوی سیگار می داد ، حرف های عجیب ، چیز های نو
ایده ، کانسپت ، اسکیس ، کرکسیون ، زندگی واقعی ، چیز هایی که وجود دارند ، من
تهران ، مردم ، آدم های جدید ، شهر من حتی بدون حس نستالژیک ، خداحافظ دیروز
خاطرات خوب ، حسرت ، نیش باز ، رنگ سبز ، فحش ، حس مخفی ، ادامه در همیشه
هوای داغ ، هوای خنک ، کله سحر ، ناهار ، مرا دریاب من خوبم
شب یا روز ، من ، هر کجا ، حافظه بویایی ، آخر قصه ، عشق همیشه در مراجعه است
ما نمی دانیم هیچ از غم سگ ، ما که نمی نهدمان هیچ کس محل سگ